زیروبمِ تام کروز
فوقستارهای با اکسیر جوانی
زماني که ميترسيدم ميجنگيدم
شنونده خوبي هستم
اکنون هم کودکي بزرگ هستم
فيلمهايم ميراث من هستند
کلاه بیسبال بر سر میگذارم و به سینما میروم!
خواهان جهانی بدون جنگ هستم
تام کروز (Thomas Cruise Mapother IV) متولد سال ۱۹۶۲ در نیویورک و یکی از ۱۰۰ ستاره معروف فیلمها در تمام دورانها است. او تکپسر خانواده است و سه خواهر دارد. مادرش (Mary Lee) یک معلم آموزش عالی و پدرش (Thomas Cruise Mapother III) یک مهندس الکترونیک بود. پدر و مادرش، هر دو، اهل لوییویل، کنتاکی بودند. او دارای تباری آلمانی، ایرلندی و انگلیسی است. تام در دوران کودکی همیشه درحال جابهجایی بود و تا سن ۱۴ سالگی، در ۱۵ مدرسه مختلف در آمریکا و کانادا حضور یافت. در دبیرستان علاقهاش به بازیگری بیشتر شد و در پی منع او از تصمیمش برای کشیش شدن، از مدرسه اخراج شد و در ۱۸ سالگی به دنبال شغل بازیگری رفت. شروع بازیگری او در سال ۱۹۸۱ با ایفای نقش کوچکی در فیلم «عشق بیپایان» بود. در سال ۱۹۹۰ اعتقادات کاتولیکیاش را رها کرد و پیرو مکتب ساینتولوژی (علمگرایی) شد. او تا سال ۲۰۰۱ همسر نیکل کیدمن بود.
اگر موقعی استرس او را فرابگیرد، اجازه نمیدهد که استرس بر چهرهاش نمایان شود و قطعا همین موجب شده است که همچنان جوان بماند. او در هالیوود فرد محبوبی است و همیشه خودش را کاملا وقف کارش میکند و تقریبا خودش را به کشتن میدهد تا تعجب و حیرت تماشاچیان را برانگیزد. چند ماه پیش بود که خبر شکستن زانویش در حین ایفای نقش در فیلم «ماموریت غیرممکن ۶» را شنیدیم و در پی آن سوالاتی مطرح شد که آیا او در سن ۵۵ سالگی هنوز هم میتواند از پس ایفای نقش یک قهرمان اکشن برآید؟ «ساخت آمریکا» جدیدترین فیلم اکشن او است که در آن بسیار خوب درخشید و به سرعت گیشه سینماها را از آن خود کرد و نشان داد که او قادر است همچنان ادامه دهد. در ادامه بیشتر با عقاید و نظرات او آشنا میشوید.
کمی از کودکی و دوره نوجوانی خود بگویید.
من سختیهای زیادی در زندگیام کشیدم؛ از کودکی تا آن یک سالی که برای کشیش شدن در مدرسه علوم دینی درس خواندم. خیلی ناامید بودم، دوستان زیادی نداشتم و نزدیکترین افراد به من، خانوادهام بودند که فکر میکنم کمی هم برای من نگران بودند؛ زیرا من انرژی بسیار زیادی داشتم و نمیتوانستم یکجا ثابت باشم. اگر در بستنیفروشی کار میکردم، بعد از دو هفته یا خودم کار را رها میکردم و یا اخراج میشدم؛ زیرا آن کار برایم کسلکننده میشد. خوشحالم که بالاخره کاری که دوست دارم را پیدا کردم. سبک زندگیام همیشه همینطور بوده است؛ همیشه درحال اسبابکشی و جابهجایی بودیم که این خیلی به من کمک کرد و موجب شد با گویشهای مختلفی آشنا شوم.
چقدر به کشیش شدن نزدیک شدید؟
احساستان در آن فیلم چگونه بود؟
احساس میکردم این یک شانس برای من است. واقعا فکر نمیکنم در طول آن فیلم خوابیده باشیم؛ ما شب و روز در مورد فیلم و نحوه بازی با هم صحبت میکردیم. خیلی استرس داشتیم و نمیدانستیم چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد. این فرصت خاصی در زندگیام بود. من هیچ چیزی از بیزینس و فیلمنامه نمیدانستم و سخت کار کردم تا به نتیجه برسم.
آیا تا کنون روحیه شورشیتان در فیلمها به خارج از فیلم هم نفوذ کرده است؟
خیر، اما من قطعا روحیهای پرتکاپو و سلطهجو دارم. بسیاری از کاراکترهایی که بازی کردم، نه به آن شدت، ولی درحقیقت، بچگی خودم بوده است؛ یعنی زمانی که میترسیدم میجنگیدم. من هر روز به مدت ۴۵-۶۰ دقیقه ورزش میکنم و روزم اینگونه شروع میشود. انضباط برای من خیلی مهم است.
آیا از شهرتتان برای انجام کاری که دوست دارید هم استفاده کردهاید؟
فکر میکنم برای ملاقات با داستین هافمن بود. من معمولا هیچوقت چنین کاری نمیکنم؛ اما این مورد فرق داشت. با خواهر کوچکم به رستوران رفته بودیم که خواهرم با لبخندی عمیق داستین هافمن را نشانم داد که سر اجرای نمایشنامه «مرگ فروشنده» بود. این آخرین هفته پایانی نمایش او بود و گرفتن بلیط امکانپذیر نبود. واقعا خجالت میکشیدم جلوی آنهمه آدم پیش بروم و از کارش بخاطر پارتیبازی تعریف و تمجید کنم؛ اما رفتم و وقتی به او سلام کردم، با خوشرویی جواب داد و برای من و خواهرم صندلی مهیا کرد تا نمایشش را تماشا کنیم.
در کنار فیلم «سامورایی» چه چیزی از فرهنگ ژاپنی شما را تحتتاثیر قرار داد؟
فرهنگ آنها من را مجذوب خود کرد. من میخواستم در مورد تاریخ آنها و اینکه چگونه به اینجا رسیدهاند بیشتر بدانم. بزرگترین شمشیر تاریخ جهان توسط آنها ساخته شده است که هم باشکوه و هم قدرتمند است. نحوه ساخت شمشیر و حرارت دادن و خم کردن آن خیلی جذاب است. یکی بهترین چیزها در بازیگری، سفر به این مکانها و یادگرفتن نکات فراوان است.
آیا ویژگی خاصی هم دارید؟
من شنونده خوبی هستم و فکر میکنم این ویژگی مهمی است. همیشه همینطور بودهام؛ نه اینکه تمام نصیحتها را عملی کنم؛ اما لازم است که به تمام آنها گوش بسپاریم و با شجاعت تصمیم خودمان را بگیریم. مهمترین چیز، راحت بودن در کار و زندگی است. نباید همه چیز را سخت گرفت.
راز جوان ماندنتان در چیست؟
صادقانه بگویم (با خنده مخصوص خودش)؛ هیچ ایدهای در این زمینه ندارم. من همیشه سخت کار و تمرین میکنم و نیز همیشه با خانوادهام هستم.
شما در بسیاری از فیلمهایتان رابطه خیلی خوبی با کودکان دارید. چگونه با آنها ارتباط برقرار میکنید؟
من عاشق کودکان هستم. خودم هم زمانی کودک بودم و اکنون هم کودکی بزرگ هستم (با خنده). ارتباط برقرار کردن با کودکان خیلی آسان است. من دریافتهام که احترام گذاشتن به آنها و پرسیدن نظرات و افکارشان در مورد موضوعی، بهتر از دستور دادن به آنها است؛ بنابراین با آنها، صحبت، بازی و تکرار و تمرین میکنم.
آیا صحبت کردن با دخترتان پشت تلفن سخت نیست؟
چیزی است که باید با آن کنار بیایید. من در این زمینه خوب پیش رفتم. قصههای بسیار خوبی برای او تعریف میکنم. «سوری» دختری بسیار شاد و با اعتمادبهنفسی است و احساس خوبی نسبت به خودش دارد. مثل تمام طلاقها، برخی چیزها تغییر میکنند و توافقات متفاوتی در برنامه زندگیتان بهوجود میآید؛ اما این فقط یک تغییر فضا است و قطعا به این معنی نیست که من از داشتن دخترم محروم میشوم.
کدامیک از نقشهایی که بازی کردهاید بیشتر به شخصیت خودتان نزدیک بود؟
واقعا نمیدانم. من فردی رمانتیک هستم و تمام دوران زندگیام به فیلمسازی فکر کردم و تمرکزم بر این موضوع بوده است و همیشه دوست داشتم که خودم این کار را انجام بدهم. فیلمهایم میراث من هستند. من واقعا سفر به مناطق مختلف جهان و کار کردن با فرهنگهای مختلف را دوست دارم و اینکه میتوانم آن را انجام بدهم یک امتیاز و هدیه برایم است.
شما فیلمهای اکشن زیادی بازی کردهاید. چه چیز خاصی در فیلم «مومیایی» وجود داشت؟
«مومیایی» یک فیلم کاملا متفاوت است. اول اینکه این فیلم از نوع فیلمهای هیولایی و ژانر علمی تخیلی است؛ نوعی فیلم که شرکت یونیورسال پیکچرز را به شرکتی موفق در ساخت فیلم تبدیل کرد. زمانی که به من این پیشنهاد را دادند احساس کردم که فرصت خوبی برای کمک به تعریف این نوع ژانر برای بینندگان جدید است. من هنگامی که بچه بودم یکی از فیلمهای اصلی این ژانر را با تلویزیون سیاه و سفید دیده بودم. از وقتی ۴ سالم بود فیلم میدیدم و آرزوی ساختن فیلم را داشتم.
اما این فیلم بسیار ترسناک است. از اینکه با این فیلم موجب کابوس دیدن بسیاری از مردم میشوید، چه حسی دارید؟
من دوست دارم بترسم و از ترس خوب لذت میبرم! فکر میکنم که نکته جالب اینگونه فیلمها، همین است. ما تصاویر و دلهرههایی را خلق میکنیم که مردم را سرگرم کند. این فیلم دارای ماجرایی شگرف و ترسهایی واقعا بزرگ و کلاسیک است که شما از چنین فیلمی انتظار دارید و من هم همین را میخواهم.
نحوه برخورد شما با طرفدارانتان بر روی فرش قرمز بسیار جالب است…
من با مشاهده هنرپیشههای کشورهای مختلف به این نتیجه رسیدهام؛ زیرا من میخواهم در آن لحظه و آن زمان، از فیلمها تجلیل کنم. من در درجه اول یک طرفدار فیلم هستم. من این مراسم را دوست دارم، این کار، روند مراسم را جالبتر میسازد و فرصتی نیز جهت لباس رسمی پوشیدن و پیراستن برای من است (با خنده).
ویژگی اکثر فیلمهایتان، صحنه دویدن شما است. راز جذاب به نظر رسیدن شما هنگام دویدن چیست؟
واقعا نمیدانم (با خنده)، من فقط میدوم. من از وقتی بچه بودم هم کفش ورزشی میپوشیدم و خارج از منزل میدویدم و لذت میبردم.
اهل کتابخوانی هستید؟ کتاب موردعلاقهتان چیست؟
کتاب خواندن را دوست دارم. همیشه درحال خواندن مباحث جدید و یادگیری هستم. کتاب خاصی که موردعلاقهام باشد ندارم؛ اما مباحث تاریخی، بیوگرافی پیشینیان و مباحث هنری را دوست دارم و معمولا روزانه یک فیلم میبینم تا به آموختههایم اضافه شود.
آیا به سطح شهر هم میروید تا از تماشای مناظر لذت ببرید؟
بله، من همیشه این کار را انجام میدهم. گاهی نیمهشبها در خیابان قدم میزنم و حتی گاهی یک کلاه بیسبال بر سر میگذارم و به سینما میروم و بعضیوقتها هم من را میشناسند و من هم امضا میدهم.
آیا این حقیقت دارد که فیلم «تاپ گان ۲» قرار است ساخته شود؟
بله حقیقت دارد. احتمالا در سال آینده شروع به بازی در این فیلم خواهم کرد.